2777
2789

خصوصا این نسلا قدیم قدیم تر مادربزرگم از ساعت ۸ شروع کردباخواهرش حرف زدن ۹ حرفاش تمام شد چ اصابی چ حوصله ای چ توانی چ زبونی ی ریز فک زد کلا ت واقعیت هم همینع خیلی حرف میزنع خیلی زیاد حرفاش مینویسم برا مثال ک بفهمید:

بعد احوتلپرسی میگ ک اره من امروز صبحونع فلان خوردم دیدم عه انگورش ترشع ب حج علی گفتم چرا شیرین نخریدی میگ ولکن همینا خوبع خلاصع خوردیم رفتم در خونع همسایع نون بگیرم گف نون ۳ تا دارم گفتم وای من گفتم ۵ تا مبخام حالا مبخای چیکا کنی هیچی همسایع زنگ زد دخترش گف دوتا نون داری بدی داد ......ینی همینقدر حرفا چرت و پرت و مسخرع وبی اساس 

سرمون درد گرف مثلا مهمون دعوت کردع

من خودمم اینجوری ام🤣

آرام من بمان کنارم بمان بنگر مرا که میدهم بی جان _ هر جا روم تو سایه ای از منی تو غم گسارم تو دنیای منی_ دریای من ز موج گیسوی تو روانه ام سوی تو تمام من تو_ ای ماهم به چشم من نگاهی تا باران به جان من ببارد_ میخواهم نفس که در هوایت نایی بر نوای من بیارد_چشمان تو چشمه امید است بر حال خراب ناامیدم_ آوازت غزل ترین کلام است من با تو به آسمان رسیدم_آغوش تو پناه طوفان من جان میدهد به جان تو جان من _ چشمان من کنار دنیای تو فقط تماشای تو تو آرزو تو....

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اصلا بعضی وقتا گوزو به نخ میکنه انقد که با جزییات حرف میزنه میگمم صدات افتاد تو سرم قشنگ سکوت دیوانه کننده ای میکنه دوروز هیچ حرفی نمیزنه. من دست خودم نیست بعد از ۳ دقیقه صداها تو مغزم میفته

Erturan seni göktanrıdan, umay anneden hediye aldım, ah erturan seni sevdiğim bilemezsin anne, yere goye sığınmaz bile

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792