2777
2789
عنوان

قطع رابطه با خانواده شوهر

258 بازدید | 37 پست

ما الان دو تا سه ماهه با خانواده همسرم قطع رابطه هستیم

بخاطر اینکه مادرش بهم بی احترامی کرد منم دیدم چندین بار تکرار کرده اینبار کوتاه نیومدم و کلا قطع رابطه کردم

از اینور شوهرم قهر نیست کامل ولی کلا خونشونم نمیره آخه یکبار رفت مادرش خیلی خوشحال شد مثل اینکه گفته ازین به بعد همینجوری تنها بیا

شوهرمم بهش بر خورد کلا دیگه زیاد نمیره یکی دو بار در حد ده دقیقه رفت

تو یه ساختمونیم

اونا طبقه بالای مان

یه وقتایی تو حیاط همو میبینیم انگار نه انگار همو دیدیم

من با پدرشوهرم سلام و علیک دارم

فقط با زنش قهرم

همیشه طبقه خودشون جاریم اینا میرن و شام و ناهار اونجان

از اونور حالمون بهتره اما از طرفی همیشه کار داره به شوهرم زنگ میزنه یا جایی بخواد بره میگه همسرم برسونتش یا براش اسنپ بگیره

پریروز رفته مهمانی زنگ زده به شوهرم میگه بیا دنبالم یا اسنپ بگیر شوهرمم دیده اسنپ نیست میره دنبالش منم بحث کردم گفتم پای مادرت تو زندگیمونه همش دعوا داریم اگه بری من دیگه نمیمونم

به داداشت بگه که شب و روز خونشونه چرا به تو میگه که اونجا نمیری

اصلا بگو آژانس بگیره تو سر سفرشون نیستی و یکی دیگه هست کارشو به تو چرا میگه؟

بنظرتون من اشتباه میگم؟


ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

کم پیش میاد اقایون سر چنین مسایلی مثل دنبال مامان رفتن با خانوادشون بحث کنن و یا بگن به من نگو به فلانی بگو 

من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی  درخواست دوستی به هیچ وجه پذیرفته نمیشود حتی شما دوست عزیز 

بله اشتباه میکنی. مفت تو خونشون نشستی زبونت هم درازه؟

مرد از قِبَلِ حادثه راهی بگشاید/ نامرد به خویش و دگران عرصه کند تنگ/ ای غم چه فسونی تو که چون تیغ کنی تیز/ مرد از تو خورَد صیقل و نامرد زند زنگ

تو این بازی بازنده شمایی

من رفتم همه ی راه ها رو تازه شوهر من خودش باهاش قطع ارتباط کرده بود

بجای اینکه خودتو بکشی کنار تا مادره بتازونه سعی کن مدیریت ارتباط و خودت بدست بگیری زنداداش من اینکار و کرده یادم نمیاد می به داداشم زنگ زدم اونم چندین ساله زنگ نمیزنه، عوضش زنش هر از چند گاهی زنگ میزنم و وقایع رو به دل خواه خودش مدیریت میکنه

مادرشه دیگمیخوای نره

منم نگفتم مادرش نیست

بی احترامی هاش بی جواب بمونه فقط چون مادره؟

پس این وسط منطق چی؟

آژانس بگیره خب 

بگه شوهرش بره دنبالش

یا اکنیکی پسرش بره

چون شب و روز اونا سر سفرشونن

بنظرت من غیر منطقی حرف میزنم؟

ما حتی سر سفرشونم نیستیم اما کاراشون با ماست


بنظر من تو نمیری نرو

بزار شوهرت بعضی موقعه ها بره تازه

خودتو خوبه کن بهش بگو نمیخوای یک سر به پدرت و مادرت بزنی

بلخره پدر و مادرشن

ادم معلوم نیست تا کی زنده هست دو روز دیگه مردن میگه تو نذاشتی برم ببینمشون 


شوهرت گناه داره ایشون به احترام شما کم میره خونه مامانش 

شما هم متقابلا درکش کن 

 مخصوصا وقتی تو یه ساختمون هستین نمی تونه کلا بزاردشون کنار ضمن اینکه پدر مادرشن و درست نیست

ولی شما خودتون حق دارین رفت و امد نکین تا وقتی بی احترامی میکنن

منم نگفتم مادرش نیستبی احترامی هاش بی جواب بمونه فقط چون مادره؟پس این وسط منطق چی؟آژانس بگیره خب بگه ...

فقط خودت اذیت می کنی همین ،به درک بذار بره ولی حریمت حفظ کن تنها راهی که داری

بله اشتباه میکنی. مفت تو خونشون نشستی زبونت هم درازه؟

تو خونشون؟

پدره برای جفت پسراش خونه ساخته و شوهر من کارای باباشو میکنه

اینجا رسم اینه وقتی خانواده داره برا پسرش خونه میسازه تمام عمو های همسرم همینن

بعدش ما چون بی ادبی دیدیم باید لال بشیم؟

چون گناهمون اینه تو یه ساختمونیم؟

چطور بقیه با اینکه پدراشون خونه براشون ساختن تو یه منطقه جدا دارن راحت زندگیشونو میکنن من چون با مادرش تو یه ساختمونم باید سرکوفت بشنوم؟ البته سرکوفتم چندبار زده هی میگفت این خونه ای که توشی ما برای خودمون ساخته بودیم

چطور یه طبقه دیگه هم برا اون پسرشون ساختن ولی اونو نمیان بگن؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792