دیشب خونه نبودم یه جایی بودم که نمیتونستم خیلی تلفتی صحبت کنم
دوست پسرم ساعت ۹ اینا بود گفت میخوام برم به یکی چک بدم
ساعت ۱۱ گفت با فلانی(دوستش)اومدیم یه جایی
بعدش رفت مغازه یکی از دوستاش
من هیچی نگفتم گفتم عیب نداره
۱۲-۱۲/۳۰ گفت کم کم میخوایم بریم گفتم باشه من میخوابم داری میری و رسیدی و اینا اس بده ۴ پاشدم جیش کنم همون لحظه جوابمو داد من صبح دیدم ولی
گفت اره رفتیم گیم نت بعدش رفتیم حلیم خوردیم
حالم داره بهم میخوره
یه جوری هم ریلکسه و میخنده و قربون صدقه میره که اعصاب من رو بیشتر خورد میکنه😐😐😐😐😐