خانما
همسرم بچه خیلی دوس داررره
و دلش میره براش اما حرف بچه میشه فرار میکنه
کارش آزاده ولی درامدمون معمولیه شکر خدا
یه وقتایی میگه پول ندارم یه وقتایی میگه مشکلم مالی نیست ما هنوز بچه ایم میگه تا ۳۰ یا ۴۰ سالگی وقته
الان دوسال شده که رفتیم سر خونه زندگیمون
من میترسم خدایی نکرده اتفاقایی بیفته که نشه
حرفم اینه یکی بیاریم حالا دومی رو بعد ها
آخه میگن بین ازدواج و بارداری فاصله بیفته مشکل میوفته تو بارداری خانم😢
از طرفیم شوهرمو میشناسم کلا سر هر چیزی اولش میترسه واردش بشه ولی بعد که رفت تو قضیه براش عادی میشه
مثل ازدواجمون دست خودش بود ۰ سالم دوست میموندیم تو شهر کوچیک
از طرفی نمیخوام روشو باز کنم از طرفیم ازین بی خیالیش میترسم که نکنه دیر کنیم سنمون بره بالا خودش ۲۶ من ۲۵