تا نشستیم سر میز دعوا های خودشو و شوهرش شروع کرد نامزدمم اصلا نگاشونونم نمیکرد شامشو میخورد گفتم نمیخوای یه حرفی بزنی گفت ولشون کن اینا هر روز همو پاره پوره میکنن عادتشونه فقط یه خوبی دارن کتک کاری ندارن فقط همو به رگبار فحش می بندن گفتم خب چرا جدا نشدن گفت نه با هم میتونن نه بدون هم تو خودتو ناراحت نکن بعد وسط دعوای اونا به خالش گفت یه فحش جدید یاد گرفتم فحش کم آوردی بگو بهت یاد بدم اونا جر و بحث میکردن این میخندید منه غریب هم اون وسط در و دیوار رو نگاه میکردم😐😂😂😂😂