آقا همسایمون بکی از فامیلای مامانمه
رعیس حمل بار مواده بار میده به شوتیا... خلاصه بازش نمیکنم🤣 اغراقی نیس
رفتم دستشویی مون ( دیوار به دیواره)
خلاصه حیاطمون بزرگه داشت با ی نفر حرف نیزد به هم دیگه فحش میدادن میگف بی ناموس تا فردا باید ی کانتینر پر بشه تو پولتو میگیری گوه نخور فقط باید خودتونو برسونین به تهران ی اسکورت هم تا اراک براتون میگیرم بعدش بقیش با خودتونه و اسکورت خودتون🤣🤣🤣🤣🤣
آقا خلاصه....
فک کن اونا محرمانه داشتن صحبت میکردن
من تو ی دیقه برنامشونو به نی نی سایتیا لو دادم
گی تو زندگی🤣