بارها باهاشون برخورد داشتم
اما دو تاشونو هیچوقت فراموش نمیکنم
یکیش شکارچی بود . یه روز موقع تمیز کردن اسلحه اش اشتباهی شلیک میکنه به پسرش . همون موقع اون یکی بچشهم به خاطر صدا میاد و تیر دوم هم میخوره تو سر دخترش
دومی به سگها سم میداد
خودش رو با آبمیوه مسموم کردن
وقتی هنوز زنده بوده سوزونده بودنش تا ردی نمونه ازشون
قاتل هم عاشق همسرش شده بود