همین الان تو یه مهمونی بودیم ..کنار زن داییم نشسته بودم تو همین نی نی سایت داشتم میچرخیدم ..دیدم یه نگاهی بدی کرد هم به من هم به گوشیم ...آخر شب همه پاشدیم بریم .گفت دختر یه نگاه به من بکن ..نگاه کردم ..گفت چشات چطوری میمونه این همه گوشی نگاه میکنی ..من چیزی نشده بگم چون فضا اونجوری بود و داییمم بود نخواستم فک کنن بی احترامی میکنم ..یهو دامادمون رو کرد به داییم گفت تو خونشون هم مدام دستشه ..منم گفتم به خودم ربط داره ..داییم خندید گفت راست میگه به خودش ربط داره شما چیکارش دارین ..یهو زن دایی دیونم گفت نا راحت نشی من بخاطر چشای خودت گفتم ..باز هیچ نگفتم ..زنیکه بی عقل احمق آخه بگو مشکلت با من چیه ..مامانمم از اونور برگشته تو همونجا میگه چرا ناراحت بشه بد که نگفتی
من عقده ایم کثاااافت؟
دامادتون فقط به اون چه
حساس شدی باور کن
زیادی حساس شدی
فقط مامانت🫤 یعنی چی چرا چشات میمونه
میخواستی بگی سرتو یه دقیقه از ماتحت آدما بکش بیرون، نفس بکش
فقط دامادتون پرو 😐
حرفش اونقدر ناراحتی نداشت که فحش کشش کردی اینجا
شاید خواسته راهنماییت کنه چرا هر حرفی رو غرض میبینین
این تاپیک جلو چشمش میگرفتی
عزیزم شاید بخاطر خودت گفتن
دلتو بد نکن
گوشی واقعا ضرر داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
