ی اقا مسن کلا موهاش سفید ولی باشخصیت و مودب با خانمش میگفت بهش خانمم ولی ساکت بود اومدن درمغازه و سفارش دادن بهم بعد گفت ی خانمی اینجا بیرونه کارتون داره میشه بیاین رو دستم مشتری بود دیگه خودشون اومدن جلو مرده گفت برای امر خیره(من مطلقه هستم)گفتم بهشون من مطلقه هستم گفتن میدونیم قصد ازدواج نداری گفتم نمیدونم تازه طلاق گرفتم فکر نکردم بهش
خاستن شماره خانمه بدن گفت قصد ازدواج داشتی خبر بدهمرده حرف میزد زنه ساکت بود و گفت مرد خوبیه
گفتم شماره مغازه هست میتونین یاد داشت کنین
یه تک انداختن گفتن شماره خانمه
حالا من29 سالمه فقط
حالا میگم نکنه مرد بیشعوری برای خودش منظورش بوده ؟
اخه ی نفردیگه قبلا گفته بود گفت دور50 هست تا چند روز حالم بد بود.
بنظرتون برای پسری برادری چیزی یا برای خود مرده بوده
خودش بود چرا خانمش بود؟
