من یک سال دنبال کار گشتم پیدا نکردم از امام حسین خاستم بهم کار بده بعد سه روز بهم پیشنهاد کار دادن تو فروشگاه . از ساعت ۴ تا یک شب و از ساعت ۹ تا ۴ شهر .
ی هفته عصر و یا هفته صبح باید میرفتم .
نزدیک خونمون بود پیاده ده دقیقه. راه بود .
من روز اول آزمایشی رفتم خوب بود اما مامانم نه پول اسنپ بهم داد نه ناهار بهم داد و نه شام بهم داد و شروع کرد به فحش دادن و. زنگ زد جامعه القران میرفتم واسه کلاس حفظ قرآن و اونجا گفت حذفش کنید هزینه شو نمیدم
اونجا بهم جایزه میدادن ماهی دو میلیون بهم میدادن .
بنظر شما واقعا این زن مادر واقعی من هست؟؟؟؟
پول نت که بهم نمیده یکسال هست پول نت مو از دوستام میگیرم
لباس هیچی هم برام نمیخره پول تو جیبی هم که نمیده
مامان بابام طلاق گرفتن پیش مامانم هستم بابام معتادها وضعش خرابه. .
نوزده سالمه
زنگ زدم امروز به صاب کار گفتم من نمیام مامانم نمیزارع.
چون قبلش بهش گفتم صبح میتونم فقط و یکی دیگه جای من عصرا بیاد قبول نکرد. و گفت توی فرم استخدامی حتی اگه اون خانم قبول کنند عصر بیان نمینویسیم برا شما تایم تون فقط صبح هست
بنظر شما خوب کردم ؟
شما جا من بودی چیکار میکردی؟
با بهترین تصمیم چی بود؟
من دیگه خسته شدم چون یک ماه پیش مامانم خواهرم از خونه انداختن بیرون منو و من رفتم پیش پدرم و پدرم در خونه قفل کرد به روم و از سر پشت بوم فرار کردم چون پدرم دوست نداشت برگردم پیش مامانم و مامانم به دروغ به همه گفت من ننداختمش بیرون با لباس هاش دخترم خودش گفت پدرم میخام( اینو گفت تا آدم بدی نشه) بابام بعد من بخاطر اینکه همسایه ها نکن بابام آدم بدی هست و من فرار کردم گفت دخترم دزدیدن که آدم بدی نشه
ما یکسال مخفیانه زندگی کردیم چون بابام بخاطر طلاق مامانمو تحدید به مرگ میکرد
من خسته شدم امروز عصر میخوام خونه خالی ک شد خودکشی کنم و به بابام پیام بدم .
مامانم پیش روانشناس نمیبره منو هست ماه هست خود به خود گریه میکنم و شب ها خوابم نمیبره