دردش چند چیزه
یکی اینکه دوس داره نوکری خانوادشو بکنم منم چون اونام عین خودش بیفرهنگن دوری میکنم باور کن اصن اعصاب اونا رو دیگه ندارم دوس داره مدام بیان خونمون باهامون با خرج ما بیان مسافرت توقعات ظالمانه داره خرجی منو نمیده اونوقت دوس داره بهشون ببخشه
و اینکه دوس داره مدااام قوربون صدقش برم براش سنگتموم بزارم خب یکی نیس بگه صب تا شب من تشر و فحش و خساست منو میکشی از یک مرده متحرک توقع عشق ورزی داری از یک روح پر از جراحت از شرحه شرحه توقع داری ت.و ر بخاد