2777
2789

من و دختر خالم شهر دیگه ایم پارتنر دختر خالم تهرانه 

حالا دختر خالم میخاد واسه پارتنرش تولد بگیره تو باغ منم دعوت کرده( منم با خودش و پارتنرش و دوتا رفیقای پارتنرش که پسرن) . میگ رفیق پارتنرم خیلی پسر خوبیه گفته یکی برام جور کن منم تورو معرفی کردم بیا تولد دوست بشید .

منم واسه این که دعوتم کرده گفتم باشه میام بخاطر خودت


حالا دختر خالم هروز پیام میده میگه رفیق پارتنرم میگ عکستو و شمارتو براش بفرستم 

منم گفتم بذار تولد هم ببینیم اگر خوشم آمد شمارم میدم اگر نه نمیخام شاید ازهم خوشمون نیمد 


بعد پسر که قرار بوده ببینمش (رفیق پارتنر دخترخالم) گفته که میخام عکسشو ببینم و باهاش حرف بزنم چون میخام از تهران بیام اگر بیخودیه نیام اینا


منم عصبی شدم گفتم من نمی‌شناسم تا نبینم شماره نمیدم اصلا اعتماد نمیکنم من و تو باشیم و سه تا پسر تو باغ


دختر خالمم ناراحت شد گفت چون تنهایی گفتم بیایی من تورو جای بد نمیبرم اینا 


واقعا چرا پسر آنقدر عجله داره خب وایسه تا تولد اه شمارم میخاد برای چی

اصلا نمی‌دونم چکار کنم نرمم دختر خالم ناراحت میشه

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

نمیشه برید کافه باغ یه جوریه

راستش را بخواهید بسیار سنگ دل شده ام با من چنان کردن که سزاوار نبود که دشمنان چندین ساله نیز اینگونه زمینت نمیزنن مرا درون چاهی عمیق انداختند و موقعی که زخمی و پریشان بودم باز هم بر سرم سنگ ریختن ، مگر دستان من چقد بی نمک بود ؟! 
ن نرو ی موقع نریزن سرت بهت تجاوز کننب نظرم ی دوست با خودت ببراصلا نروو🥲🥲

نظر خودمم همینه حس بدی دارم .اتفاقا گفتم با دوستم کسی برم 

حالا جالب این ب دختر خالم گفتم ناراحت شد که من جایی تو نمیبرم رفیقاش اینجوری نیستن ناراحتی نیا

گفتم تو بحثت جدا نمی‌فهمه احمق 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز