اوو همسر من گوشی نمیخرید برام حق اینکه درو رو کسی باز کنم ایفونم جواب بدم نداشتم 😅😅😅الان اون حق نداره نفس بکشه ..مثلا میگفت با داداشم حرف نزن میرفتیم خونه ما میگفتم چرا با خواهرم هر زدی میگفن بدچن نیت میگفتم فقط من نیتم خرابه پس دیگه ساکت میشد یا ارایش با خودش میرفتم بیرون میمالیدم میگفتم با اقاییم میرم خوشگل بشم میگفت پاک کن میگفتم باشه رفتنی بیرون گفتم چرا به زنه نگاه کردی چون ارایش داشت فقط از رو صورت من بدت میاد منم از این به بعد برا دل خودم ارایش میکنم توهم برو به همون انترا نگاه کن ارایش میکردم
نه اصلا تنهایی میرم با دوستام دور دور میرقصیم با شوهرم تو جاده ها شمال که رفتیم کلا ازاد بودیم گوشی و هزار تا سیمکارخنده ارایش همش به راهه گاهی حساس میشه که اونو دوست دارم مثلا همه دور همیم اشاره میکنه شالت بکش جلو یا بیرون مواظبه کسی بهم نخوره من به کسی نخورم یا مانتو خیلی کوتاه نپوش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
