2777
2789
عنوان

وقتی گرفتارین کی به دادتون میرسه

| مشاهده متن کامل بحث + 255 بازدید | 39 پست
اول خدا همسرم همسرم همسرم

به پای هم پیر شین

منم همسرم تو بدترین شرایط کنارم بوده

ولی چون از خانوادم خیلی دورم هیچ حسابی نمیتونم روشون بکنم مثلا الان سرما خوردم و میریضم و واقعا احتیاج به خواب و استراحت دارم دلم میخواد یکی دخترمو نگه داره یکی هم برام غذا درست کنه تا خوب سرپا بشم

اما افسوس هیچ وقت کسی نبوده ک اینجور مواقع به دادم برسه

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

امن ترین من پدرم تک آس زندگی ام خدا حافظ همه پدر ها و خدا رحمت کنه همه پدر ها آسمونی رو بعدش همسرم ب ...

الهی همگی در پناه خدا باشید

بله درسته 

خیلی حس خوبیه ک تو مشکلات کسایی هستن که کنارتن 



ان شالله همیشه سلامت باشین تا بتونین به تنهایی از پس همه ی مشکلات بربیاین

مرسی شما هم همینطور

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

منم شهر غریبم الان ۸ سالهواقعا هیچکسو ندارم اینجاخیلی حس بدیه احساس تنهایی میکنم

ما که شهر خودمونیم هیچ کس نداریم  حتی باورت میشه توی شهر خودت عمل کنی ولی همراه نداشته باشی 

الهی همگی در پناه خدا باشیدبله درسته خیلی حس خوبیه ک تو مشکلات کسایی هستن که کنارتن

بله واقعا خوبه اما خب گاها پیش میاد تنهایی باید چالش ها زندگی تو حل کنی من از زمان متاهل شدن خیلی حریم خصوصی زندگی ام چارچوب دار تر شده و حتی پدرم فاکتور شده میدونه 

در هر صورت اگه کمکی ازم بر اومد میتونی روم حساب کنی گفتی شهر غریبی 🥰

با احترام به همه نظرات ، لطفاً موافق یا مخالف نظرات من  بودید ،ریپلای نکنید . مخاطب من  صرفاً استارتر 

ما که شهر خودمونیم هیچ کس نداریم حتی باورت میشه توی شهر خودت عمل کنی ولی همراه نداشته باشی

اخی عزیزم 

میفهمم چی میگی 

منم اینجور مواقع هیچکس پیشم نبود

مثلا ۴ سال پیش میخواستم کورتاژ کنم هیچکس نبود پسر سه سالمو نگه داره همسرم چقد همون شب از تنهایی و تو اون شرایط گریه کرد

یا همین پارسال که زایمان کردم حتی مادرمم کنارم نبود و من یه هفته بیمارستان بودم بدون هیچ همراهی فقط همسرم میرفتو میومد بهم سر میزد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز