خواهرم و بابام استاد این مدل رفتارن
در حدی که ارزومه هیچ وقت میوفتم بیمارستان و مریض میشم نبینمشون چون واقعا بزور میخوان ادمو ترخیص کنن
دکتر بخاطر دیسک شدیدم عکسامو دید کپ کردهذبود انوقت بابام عمش میگفت چیزیش نیست باد خورده بهش
اپاندیسم ترکیده بود خواهرم میگفت چیزی نیست از استرس دلدرد شدی
همین اواخر هم مریض بودم از بس نبردنم بیمارستان خودم رفتم تو راه بیهوش شدم تکو تنها رانندهداسنپ برد منو تا داخل اورژانس و اناق عمل رضایت خواستن زنگ زدن بهشون