2777
2789

ترس هاتون و آیا ادامه دادین

من تازه شروع کردم یه تصادف سنگین داشتم دیروزم یه موتوری ندیدم کم مونده بود بگیرم روش😒 

دارم سرد میشم دیگ لعنتی عقلم از سرم پریده

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من دوست دارم شروع‌کنم‌گواهینامه دارما ولی ول کردم هعیییی هرگز تصور نمیکنم بتونم تو شهر رانندگی‌کنم

بنظرم برو با یه مربی دوره ببین من اوایل خودم شروع کردم باعث شد تصادف کنم الان مربی رو اصول داره باهام کار میکنه

منم اسی مث توام امشب تازه بعد سه سال امشب یه رب نشستم‌جای خلوت 

تا ی ماشین‌میومد اصن دست پامو گم‌میکردم

دوربرگردون خاموش میکردم

شوهرم گف برو با مربی چن جلسه

میترسم برم باز همینجوری باشم


منم اسی مث توام امشب تازه بعد سه سال امشب یه رب نشستم‌جای خلوت تا ی ماشین‌میومد اصن دست پامو گم‌میکر ...

منم تو دور برگردون تصادف کردم ولی الان مربیم یادم داد با نیم کلاچ دور بزنم خاموشم نمیکنی.

ممنون 😍 گفتم الان میگید بکش بیرون از رانندگی.

نه بابا ادامه بده پر قدرتتتت

من سوار اسنپ بودم اسنپی از قضا خانوم بود 

بعد این پشت فرمون خشن می‌گفت اوایل این مردها دری وری میگفتن ناراحت میشدم 

الان مثل شیر 

مثلا این داشت راه خودشو می‌رفت یکی پیچید این زنه چنان اخمی کرد من اصلا ترسیدم 

روز نمیدونم چندم بعد از گرفتن گواهینامم رفتم بیرون همینجوری داشتیم دور میزدیم با دختر خالم یه خیابون دوطرفه رسیدم. ازینایی که خط کشی نداره وسطش ولی خب دوطرفست. بعد یه نیسان جلومون بود وایستاد ما هم نمیخواستیم منتظر وایستیم من خواستم از کنارش برم دیدم یه ماسین از روبرو اومد پسره بوق زد منم طلبکار چشامو گرد کردم یه قیافه بامزه در اوردم بعد دیدم پسره هم دقیقا عین من تکرار کرد. خیلی خندیدیم😂😂


یه روز دیگم رفته بودیم بیرون بنزینم تموم شد رفتیم بنزین بزنیم باک ماشین سمت راسته من سمت چپ وایستادم و بلد نبودم چیکار کنم. مسئولش اومد یه نگاه عاقل اندر سفیهی کرد بعد شلنگو از روی ماشین رد کرد به زور برام بنزین زد😂


یبار دیگم صبح زود رفته بودم بیرون تمرین خیلی زود بود. دور میدون که میرسیدم خیلی سرعتمو کم میکردم. بعد یه آقایی تو میدون سبقت گرفت یهو جلوم ترمز گرفت. منم زدم بهش کلی هم عذر خودهی کردم.خیلی ترسیده بودم نمیدونستم چیکار کنم. اونم ول کرد رفت.



یبار دیگم تو کوچه بودم کل خانواده تو ماشین داشتم از مهمونی میاوردمشون با استرس زیاد ساعت ۱۱ شب. کوچه بود دو طرف ماشین پارک ان ازه یک و نصفی ماشین وسط جا بود. یهو دیدم دو سه تا ماشین از روبرو میان استرس گرفتم میخواستم پشت یه وانتی پارک کنم بجای ترمز گاز رو فشار دادم و ماشین مالید به وانته بعد هول نکردم و دنده عقب گرفتم دوباره پشتش پارک کردم😂😂


۱۴۰۴/۷/۲۵

روز نمیدونم چندم بعد از گرفتن گواهینامم رفتم بیرون همینجوری داشتیم دور میزدیم با دختر خالم یه خیابون ...

ولی من دیگه ادامه ندادم چون بابام بشدت غرغروعه و ماشین بگیرم دستم هی میخاد چک کنه هی میگه چیکارش کردی کوبوندی مالوندی. اصلا بیشتر استرسم بخاطر بابامه

۱۴۰۴/۷/۲۵

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   roya1441  |  13 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  13 ساعت پیش