بعضی وقتا میگم شاید نفرین دوست دختر شوهرم پشت زندگیمونه
دختره با شوهرم دوست بود بعد ازدواجشم باهاش بود شوهرم نامزد کرد و ازدواج و ... بازم باهم بودن روز عروسیمون دختره اومده بود یواشکی از دور عروسیمونو دید میزد به طرز عجیبی انگار زندگیم طلسم شده مثل سگ از هم متنفریم از دور خوبیم از نزدیک قاتل همیم
دارم به این نتیجه میرسم که شاید واقعا نفرین اون پشت زندگیمه😐