به سختیییییی شمارشو پیدا کردم به سختیییی
من الان شش ساله ازدواج کردم جاریمو و برادر شوهرم رو ندیدم فقط عکسشونو دیدم ،از همون اول گفتند حسودی کرده به تو و هزارتا حرف دیگه
زنگش زدم باهاش حرف زدم ،تحویل گرفت خودمو معرفی کردم .
خلاصه بهش گفتم میشه تعریف کنی چی شده که نیستید حرف تو حرف آورد منم گفتم چیا گفتند در موردشون ،گفت تو با اونا زندگی میکنی هر چی میگن درست میگن دنبال اینکه چی بوده چی شده نباش هر کاری کردم این دختر دهن باز نکرد حتی یه کلمه بد بگه اینجوری منو بدتر کنجکاو کرد ،یه شهر دیگه زندگی میکنه حتی ادرسشم ندارم
بچه ها من واقعا دارم از فضولی میمیرم اخه