سلام بچه ها یه چند وقته شوهرم خیلی تو حرفاش میگه جدا بشیم مهریتو خورد خورد میدم که هم تو زندگی کنی هم من میگه از کار کردن فشار کار خسته شدم از مسولیت میگه عاشقت هستم اصلا باتو مشکلی ندارم ولی دیگه نمیتونم یک مدتم هست دندونم نیاز به ایمپلنت داره میگه از بابات بگیر خانواده منم کلا میگن ازدواج کردی و ما مسول هیچیت نیستیم حتی بهت پولم قرض نمیدیم باید خودتون درست کنید مرگ موش خریدم میخوام تموم کنم این زندگیو حس میکنم سربارم و همسرم چ خانوادم خیلی نابودم
ببین بنظرم برو سرکار
چن سالته؟
جدا شو مهریت رو بگیر مستقل زنددگیکن
سرکار نمیری؟
جای مرگ موش دنبال شغل باش
خودت برو سرکار فروشندگی چیزی
دیونه
مگه شما باعث شدی شوهرت خیلی تحت فشار مالی قرار بگیره؟
برو سرکار هم شوهرتو هم خانوادتو پشت سرت رها کن و قیدشونو بزن
مرگ موش چاره نیست
خودت هم کار کن
دو نفری درآمد داشته باشید راحت تر از پس مخارج بر میاید
همسرت چرا میگه خستم؟ همه ی مردهاکار میکنن و خرج زنو بچه میذن بدون منت
مرگ موشو بده شوهرت بخوره که داره ناله میکنه،خب از اول میدید جربزه زندگی چرخوندن رو نداره باهات ازدواج نمیکرد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
