2777
2789

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

باز چیکار کردین این پسرا 

•دنیایِِ آرزوهام تو چشمایِ هیزٍ تو نیست :/                          •اگع الماس نباشع برا من نیست:/                                             •و در آخر هیچکس ب زیبایی حرفهایش نبود!:/                                     ○آدم تنها باشع ب "خ♡دا" نزدیک ترع○

 موضوع از این قراره که من بهش گفتم که اگه در آینده ما بریم زیر یه سقف حقوقی که تو داری مال زندگیمونه و با اون حقوقت باید زندگیمون بچرخه ولی حقوقی که من دارم فقط مال منه دیگه مال تو نیست مال زندگیمون نیستش و بهش گفتم که مهریه من باید فلان تا سکه باشه ( این دلیل خونوادگی داشت ک گفتم چون یجورایی رسمه بین کل فامیل ک زیاد باشه البته نه خیلی ها ) چون اون گفت نه تهش ۲۰ تا سکه بتونه باشه و کلا هدفمون تو این ۶ ماهی که با همدیگه توی رابطه بودیم ازدواج بود و از نظر مالی از نظر قیافه از نظر اخلاق از نظر تحصیلی و خونوادگی و.. از همه نظر خوبه و فکر کردم که اوکی که با همدیگه ازدواج کنیم و می‌تونیم 

ولی وقتی این حرفو زد واقعاً یه طوری شدم در ادامه به من گفتش که خب چرا حقوقی که تو می‌گیری برای دوتامون نیست برای زندگیمون نیست؟  گفتم که حتی توی قرآن هم این اومده که و یه چیز بدیهیه که زن وظیفه اینکه خرج زندگی رو بده نداره اصلاً وظیفه اینکه سر کار بره رو نداره ولی مرد وظیفه‌اش همینه بعد به من گفتش که خب اگه اینجوریه یه جای قرآنم اومده که مرد اگه به زنش بگه بشین توی خونه نباید کار کنی زن باید ساکت بشه و کار نکنه😐😐😐 ولی من اینو اصلا نشنیدم و ندیدم از کسی حتی

 واقعا این حرفاش منو دگرگون کرد نظر تون چیه

 من دانشجو حقوقم اون هیئت مدیره دانشگاه

۲۱ سالمه اون ۲۵

 داشتیم با همدیگه تلفنی صحبت می‌کردیم و این حرفا بینمون رد و بدل شد که من بهش گفتم که واقعا نمیخام بااین طرز فکر کنارت باشم و  من دیگه نمی‌خوام باهات باشم خداحافظ می‌دونی جالبیش چیه تا الان اصلاً فرد خسیسی نبوده برای من کلی هدیه کلی چیز بدون هیچ مناسبتی خریده و خیلی خوب بود مهربون بود خوش اخلاق بود و ما هیچ وقت راجع به ازدواج انقدر جزئی با همدیگه صحبت نکرده بودیم نمی‌دونم باید چیکار کنم نمی‌دونم باید کات بکنم یا نه مطمئنم ۱۰۰ در آینده این تضاد طرز فکرامون این تضاد توی حرفامون مشکل ایجاد می‌کنه ولی الان ۶ ماه از رابطه گذشته و من دوستش دارم و می‌دونم که اون خیلی بیشتر منو دوست داره و خیلی بیشتر به من وابسته است ولی خب نمی‌دونم چیکار بکنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792