همون عروس داماد برن خیلی بهتر
ما سر تالار که باباهامون با هم لج کردن که کجای شهر باشه کلی اذیت شدیم
عروسیمون شریکی بود
یعنی هر روز پدر شوهرم زنگ میزد شوهرمو پر میکرد اونم زنگ میزد سر من خالی میکرد
تهش هم قرض کردیم خودمون عروسی گرفتیم هدیه مهمون هارو برداشتیم دادیم قرض هامون
بعد ما تو همه چیز اوکی بودیم چون بقیه چیزارو شوهرم خودش تهیه کرد و پدر شوهرم نمیخواست پول بده سر همین عروسی که پدرشوهرم میخواست بگیر داشتیم تا طلاق میرفتیم