۲ماه ازدواج کردیم یعنی من از شوهرم نه بیا دیدم نه بوس ن تشکر هیچی حتی ی شاخه گل رابطه جن. سی ام داشتیم تا ۱ماه پیش دعوا شدید کردیم زد در شکوند منو زد
بعد الان ۲هفته هیچ رابطه ای ندارم شوهرم که هر ۲روز ی بار تشنه بود پایی کسی ام درمیون نیست مطمئنم نمیدونم جیکار کنم نه حرف محبت امیزم از دهنش درنمیاد
الان بهش ی چی گفتم اصلا ربط ب دعوا نداشت قاطی کرد چرا پرت گفت منم هرچی از دهنم دراومد گفتم بهش خوابید
عروسی کردید
چرا بعد دوماه ب اینجا رسیدین
الان ک دوران خوش خوشانتون باید میبود
بیشتر چکش کن نامحسوس چه خیانتی چه از طرف خانوادش
مردا بیشتر تو دو مورد اینطوری رد میدن یا خانواده گوشش پر میکنن یا سرشون جایی گرم میشه
عزیزم یکیتون باید کوتاه بیادزندگی مشترکه همینه به خصوص دوسه سال اول ممکنه تنش زباد باشه ولی کشش ندین
یا ابلفض تو دو ماه چقد باهم بد برخورد کردید ، تو دوماه کتک هم زده ، الان خیلی زوده برا سرد شدن
ما تا چند ماه هنوز باهم راحت نشده بودیم از نظر رفتاری و حرف زدن
