من خودم و خانوادم مذهبی تر بودیم
فقط نامزد من بد دل بود بد دللللللل
بعد من خب ناراحت بودم نامزدم گفت برو هر جا خواستی بگرد تور پیدا کن میام همونو برات میگیرم اصلا
بعدا رفتم جلو پددشوهرم گفتم که اونروز من اون تور رو دوست نداشتم ولی تور دیگه برام نیوردن و... پدرشوهرم باهام خیلی خوب بود نمیدونم چی گفته بود که مادرشوهرم اومد گفت هر جا میخوای برو بگیر باب دلت بشه
اما مشکلات ما که یکی و دوتا نبوددددد
اون خودش ناراحت نبود پسرش ناراحت بود
اول نمیخونینخودتونو میندازینزیر دین اون بنده خدا
چجوری میتونین راحتقضاوتکنین
آره والا منم خرید لوازم آرایشم همش به سلیقه مادرش شد چون آرایشگره
اصلا بابات هم نباید خرج میکرد
عجیبه خرج عروسی رو پدر دختر بده؟ خرج عروسی با پسر و خونواده پسره
منم عصبی شدم
انگار مادرشوهر میخواد لباس عروس بپوشه که نظر بده
بی مغزن یه عده
خب خداروشکر جدا شدی قبل عروسی
ببین هرچیزی تعادلش خوبه، من نه میگم کلا عروس خود سر باشه، نه اینکه همش به حرف مادرشوهر
مثلا با مادرشوهر و همسر و مادر زن برن همگی خرید، اما بزرگترهام دخالت زیادی نکنن و اجازه بدن عروس دوماد با سلیقه خودشون وسیله هارو بخرن، بقیه در حد نظر و پیشنهاد باشه، اجباری نباشه
🤦♀️🤦♀️🤦♀️خیلی بده واقعا
من که برای عید بهش احترتمگذاشتم سپردم به خودش که تازه یکی دوبار شنیدم جاریم گفت بسشه همینم به سرش زیاده مادر خودتو اذیت نکن ولی اهمیت ندادم
اما عروسی دویت داشتم نظرم باشه
مخصوصا که همسرم گفت من آتلیه نمیام تو خانم ها همنمیام نمیدونم فرش قرمز و باغ و هیچی فیلم عروسی هم شب که فیلمبردار خواست بره میگم حافظه ی دوربینش رو بده🤦♀️🤦♀️
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
