دوستان شوهر من چند سال پیش برادرم رو برد سر کار اون زمان برادر من بیکار بود و تو شرایط بدی بود ، یک سال برادرم خونه ما بود و با شوهرم میرفت سر کار ،الانم خونه ما نمیاد ولی بازم پیش شوهرم کار میکنه
۲ سال پیش شوهرم برای ساخت و ساز کم میاره و ۴۰ گرم طلا از داداشم قرض میگیره ، الان ۲۰ گرمش رو داده و ۲۰ گرم مونده ، ولی ما الان تو شرایط بدی هستیم ، درگیر جریان آی وی اف شدیم و من حتی هفته بعد هم عمل دارم ، کلا پولی برای پس انداز نداشتیم ، داداشم هم هر وقت سر کار با شوهرم مشکل میخوره فشار میاره سر ۲۰ گرم طلاش
شوهرم امروز آنقدر ناراحت شد گفتم هر طور شده پول داداشم رو بده ، میگه یه جوری حرف میزنی انگار تو این خونه نیستی ، خوبه همه پولا تو کارت خودت میاد 😔😔😔😔 آخر هم میگه اگه قرارها آرامش نداشته باشم جدا شیم بچه هم گرفتار نکنیم
من نباید بهش غر میزدم ولی چیکار کنم داداشم همش داره بهم فشار میاره
خودم طلا داره بدم قرضش رو ولی دیگه خالی خالی میشیم بقیه کارای ای وی اف میمونه