اگر مثلا تو فامیل بین بچه ها دعوا میشد مامان من عین زورو وارد عمل میشد از حق من دفاع کنه همیشه پشت در مدرسه بود بهترین کلاس بهترین معلم بهترین غذا ها رنگارنگ انواع اسباب بازی به قولی تو شیشه بزرگم کرده بود اون موقع من حس بدی نداشتم نمی دونستم چخبره فکر می کردم همه جا همینه خوش می گذشت بعدا هم تغییر کردم خودم نفهمیدم چه طور شد مستقل شدم
ولی الان که با عقل الانم مقایسه می کنم خاطرات یادم میاد می گم خیلی بد منو بزرگ کردین خدا رحم کرد دست از سرم برداشتین