سر خرید خونه صد میلیون کم داشتیم من گفتم صبر کن
یکاریش میکنیم وامی قرضی
یه هفته ای میشه اومده خونه میگه دیگه شرکت نمیرم از سرکارش دراومده تا حرفم میزنم داد و بیداد میکنه
حالا دیروز اومد گفت سند ماشین کجاست
گفتم میخای چیکار شروع کرد با مشت تو سر خودش زدن که به تو ربط نداره فقط بگو سند کو
بعد برداشت برد ماشین ۸۰۰تومنی فروخت
اومد همشم دادوبیداد میکنه که نگم دلیل کارت چیه
فک کنم میخاد وانت بخره بره کار کنه
کار شرکتش روغن لادن بود قراردادی بود
نمیتونم اینهمه گند که زده هضم کنم دلم گرفته دارم میمیرم
یه چیز بگین آروم بشم😭