شوهر منم ته فداکاری اصلا کارش همینه.
آخرین فداکاریش مال الانه
از دیروز مریص شدبم بدن درد شدید دارم
بعد دیشب خودشم مریض شده بود از ۷ شب خوابید تا ۷ صبح که بره سرکار منم تا ۳ شب با بچه ها بودمو از درد به خودم پیچیدم
نیم ساعت پیشم باز اومد خونه غذای سرکارم چرب بوده نمیتونستم بخورم ناهار بده بهم ناهارشو خورد دوباره خوابید باز من با بچه هام و بازم درد شدید دارم ولی ایشون باید بخوابه
چند شب پیشم تو کوچه مادرش اینا گرفتم به باد کتک