خانواده همسر من یه شهر دیگه زندگی میکنن ۴ یا ۵ ساعت راهه.بعد شوهرم هر یه هفته درمیون مارو میبره اونجا یعنی ی آخر هفته خونه خودمونیم هفته بعدی میریم اونجا من گاهی اوقات اعتراض میکنم میگم درست نیست اینجوری ولی گوش نمیده.من معلم خصوصیم الان وقت امتحاناست بچه ها آخر هفته قبل کلاس می خواستن به شوهرم گفتم من کلاس دارم این هفته میگه در طول هفته میذاشتی میگم بچه ها شنبه امتحان دارن واسه پنج شنبه جمعه می خوان البته در طول هفته هم کلا کلاس داشتم اصلا خالی نداشتم.گوش نمیده میگه قول دادم باید بریم امروز دیگه باهاش دعوام شد بهش میگم خودت برو میگه نه شما هم باید بیاین میگم من کلاس دارم پس نریم این هفته میگه نه باید بریم خسته شدم دیگه.چیکار کنم
معلوم نیست با شوهرم ازدواج کردم یا مادرش ی آخر هفته خونه خودم یه آخر هفته خونه اونا
ایا شماهم برای خونه مادرت به ایشون اصرار میکنی!؟
نرو
تعهد ندادی یه هفته در میون بری اونحا ک
بگو نمیتونم خودت برو
دو بار در ماه سر به خانواده زدن که زیاد نیست ولی الان حق با شماست خب قول دادین به شاگردا نمیشه که به خاطر یه مهمونی که میشه هفته بعدشم رفت کنسل کنید.
۵ساعت راه خیلیه
خدا صبرت بده
من خونه پدریم ۴۰دقیقست تقریبا ماهی یا چهل روزی یبار میریم خانواده همسرمم که بسیار دوره
خب میدونی برنامتون اینه کلاسارو جوری بچین که به مشکل نخوری فک کن میخوای بری دیدن مادرت واقعا ۱۵ روز یبار نمیرفتی ؟
من باشمنمیرم اما ایشون حتما دلتنگ میشه گناه داره با هم برید و بیایید
ینی چی مگه زوره!شده قهر کنی نرو !ما مادر شوهرم ۴ دقیقه پیاده تا خونشون راهه من دو ماهه نرفتم،هر وقت میگه میگم خودت برو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
