امروز عروسمون حرف قشنگی زد گفت هرچی حساس تر بدتر طرف خودشو برات خیلی بالامیگیره
بعد دیدم واقعا راست میگه اونکه نسبت به داداشم
بیتفاوت تره داداشم بیشتر دنبالشه
ولی من خیلی احساس مالکیت به شوهرم دارم
سوال جوابش میکنم
خیلی پیگیرشم محبت یکی بیشتراز من کنه حالم بد میشه مثلا اعضای خانوادش
دراین حد واقعا از شخصیتم نفرت دارم
ولی ازوقتی خودم باکلاس سرگرم کردم بهتر شدم و از خودم راضی ترم
فقط زیاد نگو دوسش داری
نزار بفهمه روش حساسی وگرنه گندش در میاد
هیچی زیادیش خوب نیست
بی تفاوت نیستم
اما گیر سه پیچ هم نیستم ابدا
این بستگی به شناخت افراد از هم داره
اصلا اهل سوال جواب و مخصوصا چک کردن گوشی نیستم
اینا خودآزاری هست
چون نهایتا اونچه بخواد بشه میشه
البته بطور کلی میگم
من تعادل یاد گرفتم خداروشکر ..
عذاب بود قبلش
زنایی که حساسیت زیاد دارن تو نظر بقیه زن های بی اعتماد به نفس هستن اینقدر باید به خودت باور داشته باشی که طرف فکر کنه چقدر خفنی و اون دنبالت باشه همیشه نه اینکه پیگیر باشی اونم هوا برش داره فکر کنه عه پس تو نظر همه دخترا اینجوریم وخوبم اعتماد به نفس کاذب بگیره من که همیشه بی تفاوتم
من عاشقشم، همیشه قربون صدقهش میرم و ابراز محبت میکنم، ولی زیاد حساس نیستم
بی تفاوتم
بله برداشت تون درسته
مردها اصلا از زن آویزون و بی اعتماد به نفس که چیزی و کاری جز شوهر ندارن خوششون نمیاد
راست میگه زنداداشت
موافقم باهاش
دیگه حساسیتم کم کردم منتظر نمیمونم محبت کنه لازم باشه خودم میرم دورش
رک و راست حرفمو میزنم کجاها کم گذاشته و میگم ممکنه منم مثل خودش رفتار کنم و اون موقع فاتح زندگی مشترک بخونه کلا در همه زمینه ها بهش فهموندم هر کنشی ی واکنشی داره
اینم فهموندم بش از نبودش نمیترسم از خیانتش نمیترسم از بی محلی نمیترسم
بهش فهموندم جا خالی کنه زود جاش پر میشه ..
