2777
2789
عنوان

با اینکه بابام بعضی وقتا خیلی اذیتمون‌میکنه ولی بازم وقتی‌میبینمش

| مشاهده متن کامل بحث + 724 بازدید | 53 پست
من بابام دوس دارم ولی وقتی میاد ممکنه تو اتاق باشم یا کلا سلام ندم و اهمیت ندم که اومده

سعی کن بهش مخبت کنی شاید رفتارش تغییر کرد 

امتحان کردی بوسش کنی اینا؟

خدایا بسهه دیگهههه ...

من بابام دوس دارم ولی وقتی میاد ممکنه تو اتاق باشم یا کلا سلام ندم و اهمیت ندم که اومده

عین من 

نه اومدنی سلام 

نه رفتنی خدافز 

نه احوالپرسی 

اتگارغریبه ایم 


۱۴ آذر به درخواست خودم تعلیق میشم . اگر کسی کاری داشت و ریپلای کرد و جواب ندادم یعنی نیستم . با تشششکرررررر

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بابام ۵۲ سالشه من ۱۷

خدا حفظتون کنه

چه دختر خوش قلب و نازنینی هستی 😍

 #یه_نصیحت‌_دوستانه‌🤔 می‌دونی رفیق؛حقیقتش‌ اینه که هممون‌ یه روزی پیر میشیم‌...نه چهره‌ای که الان داریم برامون می‌مونه نه این بر و بازو‌ و هیکلی‌ که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایه‌ها از دست بره، دیگه فقط خاطره‌هایی که باهاشون‌ ساختیم مهمه‌...👈 اینکه‌ هیکل و قیافه و از همه مهم‌تر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطه‌های نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای‌ نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر‌ و از رنگ و رو افتاده‌‌مون رو تصور‌ کنیم؛ چی از دست دادیم تو این‌ سال‌ها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...

منم قبلا فکر میکردم خیلی از دست خودش و کاراش عصبانی هستم البته خیلی بهش می‌رسیدم از دکتر بردن و دارو و کمک کردن ولی خیلی پیشش نبودم بیشتر تو اتاقم تنها بودم.....الان ۴ ماهه رفته اشک چشمام خشک نمیشه روزی نیست نرم سر خاکش عکساش میبینم میخوام خفه شم آرزوی یه خواب راحت مونده دلم آروم قرار ندارم بسکه بی تابش هستم یکبار دیگه ببینمش الان میفهمم ستون زندگی هر دختری پدرش نیاز مالی ندارم خودم شاغلم خیلیم به پدرم کمک میکردم ولی الان فقط آرزوم از خدا مرگ ک دوباره ببینمش برم پیشش هیچ آرزویی جز مردن و دیدار دوباره ش ندارم از همه چی دل بریدم

سعی کن بهش مخبت کنی شاید رفتارش تغییر کرد امتحان کردی بوسش کنی اینا؟

اره بابا دویش دارم بوسشم می کنم نازشم میکنم براش اشپزی میکنم ولی بی اهمیتم درکل و رفتار اجتماعی ندارم وقتی خستم

میگفتن اخر شاهنامه خوبه ولی خب اونم دروغه خودمون گول نزنیم فرهاد به شیرینش نرسید لیلی به مجنون سهراب هم به گردافرید ته داستان های ایرانی غمناکه ما هم یه داستانیم فقط ای کاش سرنوشت متفاوتی داشته باشیم حال الان من حال جیران تو این موقع اس

عین من نه اومدنی سلام نه رفتنی خدافز نه احوالپرسی اتگارغریبه ایم

نه می بوسم و محبت می کنم ولی باید بیاد خونه یخم وا شه زیاد کنارم نبوده به همین خاطر شاید احساس غریبی میکنم

میگفتن اخر شاهنامه خوبه ولی خب اونم دروغه خودمون گول نزنیم فرهاد به شیرینش نرسید لیلی به مجنون سهراب هم به گردافرید ته داستان های ایرانی غمناکه ما هم یه داستانیم فقط ای کاش سرنوشت متفاوتی داشته باشیم حال الان من حال جیران تو این موقع اس

عین من نه اومدنی سلام نه رفتنی خدافز نه احوالپرسی اتگارغریبه ایم

من تا زنده بود هر کاری میگفت انجام می‌دادم دکتر ببر خرج عمل بده دارو بگیر فقط نمیدونم چرا سلام نمیکردم میومد خونه نمیدونم نفهم بودم یا روم نمیشد!!!

نه می بوسم و محبت می کنم ولی باید بیاد خونه یخم وا شه زیاد کنارم نبوده به همین خاطر شاید احساس غریبی ...

من یادم نمیاد بوسیده باشم یا بغلش کنم 

اینا قفله برا من 

آخه بابای من یکم غیر بهداشتیه 

۱۴ آذر به درخواست خودم تعلیق میشم . اگر کسی کاری داشت و ریپلای کرد و جواب ندادم یعنی نیستم . با تشششکرررررر

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792