بچه ها بود و نبودش برام فرقی نداره
امروز باخودم فکر می کردم اگه یک روز بمیره من چه حالی دارم
هرچی تشییع جنازه و شلوغی خونه و همه چی تصور کردم هیچ حالم که بد نشد تازه بی حس و بی تفاوت بودم
چه وقتی خونمون بودیم محل سگ نمی داد دختر تو کجایی چیکار میکنی چیزی میخوای یا نه
حالا هم که طلاق گرفتن هرچی رو گوشیش زنگ میزنم پول میخوام جواب نمیده
نگین شکایت کن بابت نفقه که اصلا آدم نیست
تهدید میکنه
میرم دادگاه میگم تهدید میکنه براش مهم نیست میگه اوکی کاری نمیتونه بکنه
بره بمیره فقط