ازش بخاه یا خودتو بزن به بیحالی کمک حالت باشه بگو دکتر گفته باید استراحت باشی .باید کمک کنند بالاخره بچه اونم هست .من شوهرم برا پسرم خیلی کمک حالم بود چون استراحت مطلق بودن.ولی بارداری بعدیم کمتر ولی جارو دوسهبار زدم افتادم لک لینی گفتم خودت بزن.غذا هم از بیرون میگرفت
خدایا ،ازت ممنون بابت نگاه پرمهرت،از اینکه یکی از فرشته هاتو.بمن سپردی ممنونم وازت میخام که مثل همیشه کمکم کنی و نگهدارش باشی.دوست دارم خداجون.خدایا به همه کمک کن طعم مادرشدنو بچشند که بتونند عشق واقعیو تجربه کنند.کسی درمورد سرکلاژ شکمی سوال داشت درخدمتم.
نه میتونم بگم خیلی دورمو میگیره و نه میتونم بگم بی خیاله
درواقع اگر چیزی ازش بخوام انجام میده ،یا بگم حالم بده نمیتونم غذا درست کنم کاری نداره ،هرچی بگم برام میخره ولی هیچی نگم هم نمیخره
کلا اینجور نیست که خودش خود جوش کاری کنه،باید ازش بخوام
فقط 19 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
آره به خدا انقد متفاوته.تازه اون موقع من سرحال و سرپا بودم.الان استراحت.کارای خونه رو میکنه.میگه فقط به خودت فکر کن هر اتفاقی بیافته من کنارتم.پول برات گذاشتم کنار نگران هیچی نباش
اره خیلی واقعا درکش بالا خیلیم بچه دوست کلا همه فکر و ذکرش منو بچه ایم و راحتیمون مثلا خونه مادر شوهرم نزدیک دوساعت راه اصلا زور نمیکنه که حتما بریم حتی دوماه بخاطر شرایطم نرفتیم یا رابطه ممنوع بود اصلا حرفشم نمیزد به نظرم باهاش صحبت کن عزیزم بعضی مردا چون تجربه ندارن بلد نیستن وقتی حرف بزنی خیلی تاثیر داره
فقط 7 هفته به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمیدونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم 🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم ❤️۱۴۰۴٫۰۸٫۰۸ رفتیم دکتر مامانی خدارو شکر خودم شرایطم خوب شده بود توهم خواب بودی پشت کرده بودی وزنتم شده ۱۰۸۴ گرم 🥰۱۴۰۴٫۰۸٫۱۵ وسایل سیسمونیتو خریدیم پسر قشنگم واسه تک تکشون کلی قربون صدقت رفتیم و تصورت کردیم 😍۱۴۰۴٫۰۸٫۲۲ رفتیم دکتر وزنت شده ۱۲۵۸ گرم پسر قشنگم دکتر غش کرد از خنده یه شکل عجیبی تو شکمم دراز کشیدی بابا میگه عین من بد خوابه 🤣۱۴۰۴٫۰۹٫۰۶ رفتیم دکتر مامان تپش قلبت خیلی پایین بود حسابی منو بابارو ترسوندی پسر قشنگم تا یه آبمیوه خوردم و خدارو شکر سرحال شدی😍۱۴۰۴٫۰۹٫۱۴ چند روزی از کمر درد فلج شدم و به سختی پامیشم پسرم ولی همه اینا میگذره امروز بابا سرش گذاشت رو شکمم یواش یواش باهات حرف میزد شروع کردی تکون خوردن مامانی بابا خیلی برامون زحمت میکشه دعا کن همیشه سلامت باشه و سایش بالاسرمون باشه ❤️