2777
2789
عنوان

ماجرای دعوتی امشب

| مشاهده متن کامل بحث + 80187 بازدید | 1302 پست
غذا ها رو درست کرد. ظرفها رو هم شستپنج تا عروس نشسته بودن ظرف های چایی هم دو ساعت مونده بود روزمین ت ...

مادر شوهرت بدجنس و اذیت کن بوده که جاریات اینجوری میکنن؟؟ خیلی عجیبه این رفتار

جای مادره بودم فقط پسرام و دخترم دعوت میکردم ن خانواده هاشون حداقل این همه زحمت تنها به دوش نکشه بیچ ...

بعضی از خانواده ها حتما باید ناهار شام باشه ک برن بیان اسی هم میگه دعوتی هاشون زیاده وقتی هر روز هر روز مهمونی باشه همین میشه من خودم مادر شوهرم دختر مجرد داره دست ب سیاه سفید نمیزنه منم دیر ب دیر کردم رفت امدمو بخاطر شوهرم نبود وعده ای نمیرفتم ی چایی میخوردم برمیگشتم خانواده های اینجوری نباید وعده ای برن اگ سرزدنه شب نشینی برن یا بعد ظهر در حد یکی دو ساعت انقدم نزنن سر کله هم بخاطر کار

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من بودم به خاطر احترام و کمک به مادر شوهرم نصف از ظرفها که در حد توانم بود میشستم  وبعد به مادر شوهرم می گفتم من به خاطر شما تا این حد در توانم بود.. ببخشید از اینکه بیشتر از این نمیتونمو   میرفتم کنار که بقیه هم متوجه بی ادبی شون بشن  

عروس یا دخترام اینجوری باشن از خونه بیرونشون میکنم

به شوق نور در ظلمت قدم بردار🌱                          من از نسل اریایی هستم و فرزند کوروش بزرگ🌚                  وقتی نظر میدم یعنی با اون شخص حرف میزنم پس دست از سرم بردار :)                                                 "مذهبی های افراطی" به هیچ عنوان با من بحث نکنند و سعی در فرو کردن افکارشون به من نداشته باشن🙏💛                                                                                   مثلا روشنفکرای عزیزم فشار ندن تومون عقایدشونو.💜                  جنسیت؟ نژاد؟ محل زندگی؟ بیخیال همه انسانیم و تا وقتی به هم اسیب نزنیم ادمای خوب و قابل احترامی هستیم🙏                                                      پرنسسعلی های سایتم قابل احترامن اگه درخواست ندن! 🤦‍♀️😂   

من اگه جای مادرشوهرت بودم دیگه کوفتم درست نمیکردم برای هیچکی.میگفتم توان ندارم هرکی خواست فقط برا یه ساعت  شب نشینی بیاد

ای کسانی که ایمان آورده اید به کسانی که ایمان نیاورده اند کاری نداشته باشید.

خیلی زشت بود کار همتون 

میتونستی کمک‌مادرشوترت بری یکی کف بزنه اونیکیتون بشورید

هر کس نظری داره و فلسفه ای اگه با فلسفه و نظر شخصی من مخالفی تعارض نکن چون کم پیش میاد نظرمو عوض کنم زندگی خیلی چیزا یادم داد فهمیدم عشق فقط خداست

اگه من جای شما بودم صدای بقیه جاریا میزدم میگفتم بیاید ظرفا رو باهم بشوریم اصلا اجازه نمیدادم مادر شوهرم بشوره بعد هم با می نشستید مادر شوهره هم خوشحال بود همچین عروسای داره دفعه دیگه زودتر دعوتتون می کرد ولی اگه جای مادر شوهرت بودم دیگه اصلا دعوت نمی کردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز