🙌 .:
عالیییییییییییی👌
خانم جلو حسابدار فروشگاه در دبی مول ایستاد و کیف خود را برای پرداخت هزینه های خریدش باز کرد.
حسابدار متوجه وجود کنترل تلویزیون در کیفش شد، از روی کنجکاوی از او پرسید:
* آیا شما همیشه کنترل تلویزیون را در کیف خود حمل می کنید؟ *
خانم جواب داد: نه، نه همیشه، اما شوهر من به خاطر نگاه کردن مسابقه با من به بازار نیامد و برای اینکه تنبیهش کنم کنترل تلوزيون رو برداشتم.
🔸🔷 نتیجه میگیریم
((همیشه با همسر خود همراه شوید در تمام کارهایی که او نیاز داشته باشد) 👍🏻
✋🏻 داستان پایان نمی یابد !!
حسابدار خندید و همه چیزهایی را که خریده بود را برگشت داد .
خانم گیچ شده بود از چیزی که میدید ، از او پرسیدم چه کار میکنی؟
حسابدار با خنده پاسخ داد: "شوهرت کارت خریدت را سوزانده !"
🔸🔷 نتیجه میگیریم
((شوهرتان را دست کم نگیرید و به او احترام بگذارید)) 👍🏻
✋🏻 داستان پایان نمی یابد !!
خانم کارت شوهرش را از کیفش بیرون آورد و به حسابدار داد و متاسفانه شوهرش کارت رو نسوزانده بود.
🔸🔷 نتیجه میگیریم
((توانایی و دور اندیشی همسرتان را دست کم نگیرید)) 👍🏻
✋🏻 داستان پایان نمی یابد !!
هنگامی که حسابدار کارت را در دستگاه کارتخوان میکشید چنین پیامی ظاهر شد (رمزی که به تلفن همراه شما فرستادیم را وارد کنید !!!!
🔸🔷 نتیجه گیری
((هنگامی که می خوای به شوهرت ضرر بزنی با کارت بانکی انجام نده)) 👍🏻
✋🏻 داستان پایان نمی یابد !!
زن لبخند زد و موبایل شوهرش را از کیفش بیرون آورد و شماره رمز روی صفحه موبایل بود .او موبایل شوهرش را همراه کنترل تلوزیون برداشته بود . وسایل رو خرید و به خانه برگشت. اما دنیا بکامش نبود
🔸🔷 نتیجه میگیرم
((زنان ناامید را دست کم نگیرید)) 👍🏻
✋🏻 داستان ادامه دارد !!
هنگامی که زن به خانه رسید ماشین رو جلو خانه ندید روی در خانه فقط یک یاداشت بود که روش نوشته شده بود :
📣 کنترل تلوزيون رو پیدا نکردم رفتم پیش دوستام فینال مسابقات رو نگاه کنم احتمالا دیر خواهم برگشت اگه کاری داری بهم زنگ برن.
مشکل اینجاست که او رفته بود و کلید های خانه رو هم با خودش برده
🔸🔷 نتیجه میگیریم
((هرگز سعی نکن که شوهرت را کنترل کنی چون غیر از ضرر چیز دیگری برای شما ندارد)) 👍🏻
✋🏻 داستان ادامه دارد !!
خانم متوجه خانه مادرش شد گفت میرم اونجا بهترن غذاها رو میخورم و خودم از پخت و پز راحت میشم
و هنگامی که شوهرم به خانه برمیگردد از گرسنگی خواهد مرد و نه چیزی تو آشپز خانه میبینه و نه منو تو خانه
و ایجا یه رازی هست
((هرچه فکر که بیشتر شما برنده هستید برای شما ضرر بیشتری هست)) 👍🏻
✋🏻 داستان پایان نمی یابد !!
شوهر خانمه میگه:اگه رفتی خانه مادر زنت و خانمت رو دیدی خوابیده و مامانش براش سینی غذا میاره بدون دوستش داره و اگر مثل شیر وحشی بود زنت رو برگرون خانه
🔸🔷 نتیجه میگیریم
مادر زنت راز نجات و پیروزی تو هست مهم اینه کاری کنی که یا قلب اون رو یا قلب دخترش رو بدست بیاری .
(و داستان پایان نمی یابد
اما من از دست هر دو شون خسته شدم
خدا بیدارشون کنه ) 🤧
😂😂😂😂😂😂😂