مادرشوهر سابقم هرموقع من و میدید میزد روپاش که پسرم چقدر باغر شده چقدر ضعیف شده طفلی بچم دختراشم هی پشت سرش میومدن
منم واقعا ناراحت میشدم مه این خرف چه معنی داره
یبار رون و سفت کردم گفتم انقدر نگین این حرف و من ناراحت میشم
من غذا درست میکنم به خورد و خوراکش میرسم دیگه بقیه عش به من ربطی نداره چرا پسرت رو نمیاد انقدر تکرار نکنین از اون موقع لال شدن دیگه نگفتن