همیشع الکی میره به مامانم میگه پولای منو خواهرم دست احسان(شوهرمه) 😶 بعد مامانم به من میگه از شوهرم میپرسم میگه بخدا مامانم توهم زده
جلو درو همسایه جلو خودم جلو همه میگه ولی جلو شوهرم هیچ وقت نمیگه هیچ وقت
امروز هم قرار بوده برا خالش که سنش بالاست یه کاری بکنن مادرم در جریان بوده بعد مامانم پیشنهاد داده که انیحوری بکنید گفته آخه پولای خواهرم همه دست احسانه بهش میگیم میگه نه نمیخاد
بعد مامانم بهش گفته پس من میرم به احسان میگم که اینکارو بکنه به تته پته افتاده که نه حالا لازم نیست شما بگین و پیچونده
بنطرتون قصد و هدفش چیه
همیشه هم از ما میکنه و تو هر کاری شوهرم تنها پسرشع بقیه اصن بهش کمک نمیکنن
