2777
2789

سلام


مثلا شیفتش بد افتاده


اومده میگه من دو تا شیفت تو رو بیام


تو این یه دونه من بیا جابه جا کنیم.


هم شیفت سختی مخاد بهم بده


هم یک شیفت اضافه ازم بگیره مثلا ۱ تومنی ضررم بشه


رک گفتم نه حالا دوست صمیمیم ولی قرار نیس ضرر کنم

خیلی از زرنگ بازی دراوردن بدم میاد


الان باز زنگ زده بود گفتم من شیفت نمیدم به جای شیفتت اگه مخای بیام وگرنه نه با خنده


و علیک .خوب گفتی ‌بعضی ها فکر میکنن سر رفاقت باید جونتم  بدی 

مردم تو خاکسپاریت اگر بارون بیاد شرکت نمیکنن؛ پس اون جوری زندگی کن که حالتو خوب میکنه. بی خیال حرف و نگاه مردم 🌹🌹🌹🌹🌹دانی که چرا دار مکافات شدیم؟ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟کُشتیم خرد، دار زدیم دانش را دربند و اسیر صد خرافات شدیم!هر نره خری بهم درخواست دوستی بده تو تاپیک اولیم تگش میکنم و رسوا میکنم ‌حالا هی تو نره خر انگشت نجستو بزار رو درخواست دوستی با من 🤣🤣🤣😏

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وا 

ندیدم دو شیفت برن به ازای یه شیفت 

والا من بیمارستان کار میکردم اصلا کسی حاضر نبود به جات بیاد هیچی به سختی هم میشد جا ب جا کنی،گاهی کل بخشا رو می‌گشتیم به خاطر جا به جایی یه شیفت

فقط 19 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
وا ندیدم دو شیفت برن به ازای یه شیفت والا من بیمارستان کار میکردم اصلا کسی حاضر نبود به جات بیاد هیچ ...

فضای کار ما خوب و راحته.

بعد به خاطر پول کار میکنیم دیگه  همه

خیلی راحت ۱ تومن ضرر کنی طرف سود کنه کار زشتیه واقعا.



فضای کار ما خوب و راحته.بعد به خاطر پول کار میکنیم دیگه همهخیلی راحت ۱ تومن ضرر کنی طرف سود کنه کار ...

خب همین،کسی اصلا چنین چیزی رو نمیپذیره 

خوب کردی قبول نکردی 

منم یه بار عید بود،شیفتا خیلی فشرده،واقعا داغون شده بودم ،تتزه از شیفت آخرم برگشته بودم همکارم زنگ زد گفت فردا می‌خوام برم تفریح با خانوادم شیفت منو تو برو،منه لهههههه داغون،خیلی زورم اومد،گفتم اون بره تفریح من با این حالم برم شیفت؟بهش گفتم نه من نمیتونم،هررررکاری کرد گفتم توان ندارم

فقط 19 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
خب همین،کسی اصلا چنین چیزی رو نمیپذیره خوب کردی قبول نکردی منم یه بار عید بود،شیفتا خیلی فشرده،واقعا ...

من خودم ببینم طرف واقعا کار داره میرم. چون منم یه روزی کارم میفته.

ولی میبینم طرف کار نداره فقط مخاد اون روزش سبک باشه میگه عوض کنیم

منم گفتم شیفتتو اگه همینجوری میدی میام جابجا نمیکنم😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazgol69mk  |  13 دقیقه پیش
توسط   یاروفادار  |  18 دقیقه پیش