2777
2789
عنوان

ناراحتم از مادرش از خودش

306 بازدید | 41 پست

نمیدونم دلیل ناراحتیم درسته یا نه میخام بدون اینکه توهین کنیم به همدیگه نظر بدید دوستان

من و پارتنرم الان ۷ ساله که باهم دوستیم و ایشون خیلی سخت تلاش کرده که یه کاری پیدا کنه برای اقدام به ازدواج تو این تایم خیلی دیر شروع به کار کرده ولی الان تازه رفته تو کار پدرش که سنگ فروشیه ببینین خودش خیلی دوست داره ما زودتر بریم سر خونه زندگی منم همین بودم 

ولی الان جدیدا دیگه اون حسو ندارم خیلی کمرنگ شده دیگه اون حس و ندارم به خاطر رفتارایی که از خودش و مادرش دیدم 

نمیخام بگم مادرش و خودش بدن اصلا مادرش خیلیم مهربونه ولی یه رفتارایی میکنه بعضی اوقات که من واقعا بهم برمیخوره 

این پارتنر من کلا منطقی نیس سر هر چیزی هر ناراحتی که بهش میگم میخاد در بره میگه بحث نکن هیچی نگو

مثل دیشب که تصادفی مادرشو دیدیم خب من خونشون رفتو آمد دارم بعد بهم گفت که ببین من خیلی آدم رکی ام به نظرم خیلی عجله نکن برای ازدواج بذار فلانی خودشو جمعو جور کنه بیاد جلو بعد گفت که اگه یه وقت جایی میره یا کاری میکنه شک نکن بهش شکاک نباش 

اخه چند روز پیش بدون اینک به من بگه رفته بود با دوستشم خانوم دوستش و خواهر دوستش کافه بعد تازه آخرش اومد دنبالم منم ۲ ساعت معطلش بودم اینجا منو پارتنرم باهم دعوا کردیم آشتی کردیم 

ولی ازین بدم اومد که حس کردم این قضیه رو به مادرش گفته و اینکه اونا ب این چشم میبیننن که انگار من آویزون پسرشونم بدم اومد من خودم الان حاضر به ازدواج نیستم واقعا حتی دوس ندارم نشون ساده کنیم چون نه خونه از خودش داره نه ماشین و کار ثابت هم تازه داره اوکی میکنه 

دیشب بهش گفتم چرا به مادرت همه چیو گفتی که فک کنه من شکاکم اصلا این به نظرتون زشت نیست که اومده تو صورت من اینو میگه؟بعد مادرش بهم گفت اگه بدونی چقد خیلیا خاطر خواهشن حتی یه بار یه دختره زنگ زده بود میگفت بیا باهم اوکی شیم بهش گفته برو خانوم من دوست دختر دارم:|

مونده بودم چرا اینارو داره به من میگه حالا اصلا سرد شدم نسبت به خود پارتنرم چون هی بهش میگفتم چرا گفتی اینارو میگفت رو مخ من نرو من چیزی بهش نگفتم چرت میگه 

حالا بگین ببینم با این اوصاف که توضیح دادم چیکار کنم؟خواهرانه مشورت بدین لطفااا

تموم کن خواهرانه بهت گفتم یادرمان بامداذخمارافتاذم ،اخه دخترخوب چرا هفت سال عمرت میزاری پای یه پسر،ببخشیدشرمنده این خوبی نیس احمقی هس اینم همچین پسری،که حتی حق حرف زدن نداری ،اگه میتونی برومشاوره حتما

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تموم کن خواهرانه بهت گفتم یادرمان بامداذخمارافتاذم ،اخه دخترخوب چرا هفت سال عمرت میزاری پای یه پسر،ب ...

اخه خیلی جاها در حقمم خوبی کرده اهل خیانت نیس خیلی خودشم ساده و احمقه ولی بعضی اوقات با این رفتاراش اعصابمو بهم میریزه دلمو میشکونه با رفتارای ضدو نقیضش من موندم چیکار کنم واقعا :(

از اونور حس میکنم مادرش اون رویی که نشون میده نیست خودشم زیاد رابطش با مادرش خوب نیس میترسم برم باهاش سر خونه زندگی پدرمونو در بیاره 

هروقت میرم خونشون کلی تنقلات میاره ولی مثلا میخاد خیلی محبت کنه یه کادوهایی میاره که میشه فهمید نخریده اینارو خودش داشته تو خونه ارز لباس بگیر تا وسایل آرایشی ولی من از رو رسم ادب نمیتونم چیزی بگم بهش دیگه قبول میکنم البته من خودمم خیلی مهربونم باهاشون اصلا مشکلی درست نکردم براشون هدیه میبرم همیشه 

تازه بهم آخرین بار میگفت خودم به سلیقه خودم برات نشون گرفتم بعدا خواستیم بیایم بندازم دستت گفت ببخشید دیگه  

دیگه بعد ۷سال باید به یه شناخت کلی رسیده باشید . سبک سنگین کن ببین محاسنش به معایبش می ارزه یا نه؟ خ ...

باورت میشه هروز که میگذره یه رفتارایی نشون میده که حس میکنم نمیشناسمش میگم این مرد کیه که من باهاش موندم این همه مدت؟مم نمیگم خودم الان کسیم من خودمم تازه دنبال کارمم  ولی خب خودشم کلا این مدت بی میل بود به کار یه کارایی میکرد که اصلا در شانش نبوده بعد این مدت تو هر مناسبتی من آرزو به دل موندم یه گل یا دسته گل بده بهم همینکارارو هم نمیکنه فقط میخاد همه چیو سرشو هم بیاره 

برومشاوره ختما بااینده ات بازی نکن بادلسوزی زندگی نکن بدون توقع زندگی نکن

چیزی که میترسم سرم دارم میاد :)از مشاوره بیذارم ولی فک کنم واقعا مجبورم برم 

مرسی بازم گلی بابت کمک

ببین دخترررر بشین یه فکر کن ببین چیا دیدی و چیا ندیدی اگه حس کردی میخوای بهم بزنی فدای سرت بهم بزنن.میدونی چرا؟چون یه بهم زدن خیلی خیلی بهتر از شبا با گریه خوابیدن،اعصاب و روان نداشتن تو یه خونه با طرف،داشتن یه شوهر بی عرضه و بچه های افسرده و ناراحته ..اگه حس میکنی کم کم خدا داره بهت یه چیزایی نشون میده خداروشکر کن چون از قبل کل این اتفاقات خدا داره راهو نشونت میده..

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792