سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود
یاد سمن نمی کند
دی گله ای ز طره اش کردم از سر فسوس
گفت که این سیاه کج گوش به من نمی کند
سیاه کج منظورش موی فر هست
ای که گفتی جان بده تا باشند آرام جان
جان به غم هایش سپردم نیست اراممم هنور
دلشوره ای ما بود دلارام جهان شد
زخمی به گل کهنه ای ما کاشت خداوند
آنجا که رسیدیم همان زخم دهان شد
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد
دقیق یادم نمیاد این شعر رو
چرا به هیچ بدادی من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
زندگی میکشد آخر به کجا کارت را
باید از دور تماشا کنی یارت را
روز دیدار خودت را به ندیدن بزنی
شب ولی دوره کنی لحظه دیدارت را
عاشقش باشی و تا عشق خریدارت شد
دور سازی خودت از خویش خریدارت را
دوستش داشته باشی و نبیند هرگز
دوستت دارم در سینه گرفتارت را
بهترین پاسخ این درد سکوت است سکوت
نکند باز کنی مخزن اسرارت را
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
زندگانیم و زمین زندان ماست
زندگانی درد بی درمان ماست
راندگانیم از بهشت جاودان
زین زمین زندان جاویدان ماست
گندم آدم چه با ما کرده است
کاسیای چرخ سرگردان ماست
جمله ای و آتشینم خاک آب
این بنای خانه ای ویران ماست
گرم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمیکاهم🌱
مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم
که عشق از پیلههای مرده هم پروانه میسازد
من فقط وصف تو را گفتم و ماندم که چرا
اهل این کوچه به من
تهمت دیوانه زدند...؟
قصه ی روز و شبِ من ، سخنی مختصر است
روز در خوابِ خیالاتم و شب بیدارم....!!!
شده تقدیر کسی باشی و قسمت نشود
سال ها گیر کسی باشی و قسمت نشود
پشت یک قلب به ظاهر خوش و یک خنده ی تلخ
شده زنجیر کسی باشی و قسمت نشود...🍃
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
