واقعاً باورم نمیشه تموم شد.
با وجود تمام شیرینیهاش واقعاً از یه جا به بعد بارداری غیرقابل کنترل میشه. نه میتونستم هر چیزی بخورم نه با خیال راحت کار دیگهای بکنم یا یه دودی بگیرم. هم استرس داشتم و هم خسته شده بودم. توی دوتا بارداری قبلی اصلا چنین احساسی نداشتم اما این بار واقعاً خسته بودم. دوست دارم ده روز خونه و زندگیم رو ول کنم و به معنای واقعی خوش بگذرونم و عیاشی کنم 😅😭😂 عین مجردا ولی حیف نمیشه
الآن هی صورتش رو ناز میکنم و خدا رو شکر میکنم