من همش عصبیم میکنه و از کوره در میرم دیشب آنقدر با خودم تکرار کردم امروز یه مامان خوب باشم
تا ظهر همه چی عالی بوده،بعد کارتامو پخش و پلا کرده کارت اصلا برام مهم نیست ولی گواهینامه آب شده رفته تو زمین انقدر جیغ زدم گفتم غلط میکنی دست به کارتای من میزنی
چند بارم محکم زدم رو پاش و دستش البته این سر گواهینامه نبود تا شب بارها عصبیم کرده
حس میکنم اعتراض کردم از حرص
اعراض منظورمه
وای منم به شدت اذیتم میکنه به همه چی دست میزنه کارای خطرناک میکنه گاهی گریم میگیره
وای دختر من داداشش بشدت پرخاشگری میکنه اونم یادگرفته
خب اینا را جای درست بذار بعد قشنگ بشین با عشق مادری کن
اون کوچولو و کنجکاوه و در حال کشف
تا ۴ سالگی زیاد نباید بهش بکن نکن بگی فقط باید نذاری به خودش و کسی آسیب بزنه چون سن شکل گیری اعتماد به نفسشه
منم دارم یک پسر دو سال و نیم ینی دیگ سه سالش یک ماه دیگ،خیلی شری میکنه اذیت میکنه خونه رو بهم میریزه سروصدا منم دعواش میکنم ولی بچه اس دیگ ،بخذا امروز دیدم گلدونمو شکسته ،من توی خونه هیچی دکوری ندارم همین بود ک شکستش کابینتارو بازمیکنه با داداشش بهم میزیزه ولی عادیه دیگ از کوره در رفتن
من اصلا کمکی ندارم،شوهرم شبا دور میاد،روزا هم اگه خونه باشه همش خوابه
امکاناتی هم برام فراهم نمیکنه
شده شب خونه رو کردم دسته گل صبح بلند شدم دیدم کف آشپزخونه کرده پر از نون گشنش شده شوهرم حتی سفره نینداخته باز از اول صبح جارو زدم،
همه جا رو مرتب میکنم بعد صبح بلند میشم میبینم شوهرم دنبال یه چیزی میگشته همه وسایلای کمددیواریا رو ریخته کف اتاق و جمعشون هم نکرده
کلا فشار رومه
وای من همش بهش میگم نکن
یعنی اعتماد به نفسش از بین رفته؟دوسال و هفت ماهشهر
چکار کنم جبران بشه؟
ببین کارایی که میکنه واقعا اذیت کنندست،مثلا برنجا رو توی سفره برمیدارع میریزه کف خونه میریزه بالا روی سرمون
فکر کن من تازه جارو کردم همه جا نابود میشه
بعد اون غذاییه که با زحمت پختم
باباش هم میگه من که دزدی نمیکنم حمالی کردم اینا خریدم
منم دوسالونیم دارم شما کامل حرف میزنه؟ دستشویی یاد کرفته؟
