آخر این هفته داداشم و زنش و بچشون اومدن خونه مامانم شهرستان . من و بچهم هم رفتیم
اینقدر بیعرضه بود ک به بچه اش غذا میداد دونه برنج میوفتاد کف خونه عرضه نداشت جمع کنه
من خونه های مامانمو جارو کردم ناهار درست کردم ظرفارو شستم این عقب مونده حتی نیمد یه تعارف بزنه ک بیام کمک ... مثل دست خر یه گوشه نشسته بود بچشم نمیتونست جمع کنه همش میرفت دست ب اسباب بازی های دخترم میزد منم دخترم رو وسایلش حساسه همش ۲ سالشه پشت سر هم گریه میکرد و لجبازی میکرد ک چرا وسایلمو گرفته ...
اخرش دیگ بهش گفتم پاشو خودتو از جات تکون بده بچتو از بالای کیف دخترم بردار مگه نمیبینی بچم حساسه همش گریه میکنه؟
اونم رفته بود ب داداشم گفته بود داداشم اومد دعوا با من
و کلا خیلی افتضاح بود...
کاش واقعا بعضیا شعور داشتن