خواهرم از روزی که نامزد کرد تا ب الان مامانم توقع داره اطرافیانم براش بمیرن هروز دعوتش کنن کادو ببرن برا هرچیزیش سر من اینجوری نبود و نیست تازه میگه وظیفه توعه بری دعوت کنی گذشته از هرچیز، من خواهرمو ۳ بار شام دعوت کردم پاگشا بعد عروسیش نیومدن هربار بهانه اورد ،شوهرش نیومد ،بعدا خودش تنها با خانوادم امد خونمون خب منم در مقابل همین کارو کردم خودم رفتم فقط ،شوهر منم لجبازه چون هربار دعوت کردیم از کارش زد نشست خونه اونا یساعت بعد زنگ زدن نمیاییم دیگه میگه رفت امد نکنیم راحتترن. الان خواهرمم اساس کشی کرد ی شهر دیگه مامانم الان زنگ زده خواهرت اینا چهارشنبه میان از الان زنگ بزن برای پنجشنبه دعوتشون کن خونتون. الان چیزی نگفتم مطمعنم شوهرمم مخالف صد در صدی هستش دعوامون میشه مطرح کنم ب مامانم نمیدونم چی بگم البته که دهن وا کنم انقدی غر میزنه اخرم میگه مشکل از تو و شوهرته. که بی موقع دعوتشون کردین اینو قبلا بهم گفته. تازه توقع داره ما برای یلدا پاشیم جمع کنیم کادو بخریم بریم خونه خواهرم 😑😑😑😑
بکسی باج نده عادت میکنن نکنی طلبکار و دشمن میشن
بگو پنجشنبه موقع بدی هست برای ما شرمنده... شوهرم کار داره نمیتونم مهمون دعوت کنم. همون حرف خودشو ب خودش پس بده
بعدم رک بگو برای آخر هفته ما برنامه ریزی نکنید لطفا
بچسب به زندگی خودت همسرت هم حق داره
خودتو بزن به مریضی
بگو آنفولانزا گرفتم. تب و لرز دارم. خودت هم اصلا نرو خونه ی مادرت تا اونا هستن. دعوت هم نکن
خب موقعی که دعوت کردید مگه اوکی ازشون نگرفتید که بعد زنگ زدن کنسل کردن؟
والا شوهرت حق داره ، نه زنگ بزن ن دعوت کن ، برا یلدا بگو برنامه داریم منو شوهرم قرار نیس به ساز شما برقصیم همینجوری جواب بدع
نکته دیگه اینه ک بعد از این هر چی مامانت گفت بگو حالا ببینم چی میشه.
نمیخاد چیزی ب مامانت بگی اگه گفت دعوت کن خودتو برن اون راه بحث عوض والا چطور اون میتونه شوهرشو ببره بالا تو نمیتونی توعم اصلا دعوت نکن همیشه شوهرت اولویتت باشه گفته دعوت نکن یعنی نکن
ی موقع دعوتشون نکنی اول ک شوهرتوچند بار خورد کردن نیومدن بدم مگه مجبوری هعی دعوت کنی خواهرتم اینقد ب شوهرت احترام میزاره دعوتش کنه؟!
احترام و محبت جای خودش.وقتی سه بار دعوت کردی نیومدن و بعدم تنها اومدن یعنی همسرش نمیخواد بیاد دیگه یا نمیخواد رفت و امد کنه یا با شما مشکلی داره.
به مادرت با روی خوش بگو همسرش نمیخواد بیاد و نمن دیگه اصرار نمیکنم هم همسر من بدش اومده هم اینجوری شوهر خواهرم ناراحت میشه که هی بهش اصرار کنیم.
بگو فعلا بزار زمان بگذره تا بعد ببینیم خودشون چی میخوان.
خیلی هم قربون صدقه خواهرت برو و بگو خودم خیلی دلم میخواد و دلم تنگ شده ولی اجازه ندارم.شوهرم بحث راه میندازه و نمیشه.یبار اینارو بگو و اگه دوباره گفت اصلا دلیل نیار و تکرار نکن.فقط بگو گفتم که الان نمیشه.
اخرین بار که دعوت کردم صب ساعت ۹ زنگ زدم گفت میاییم بدو بدو خرید کردم شوهرم از کارش زد موند خونه ساعت ۱۱ خواهرم ب خودمم زنگ نزد ب مادرم گفته بود بهم بگه نمیان ، چرا نیومدن؟ چون عروسی دوست شوهرش دو روز بعد بود اینا وقت نداشتن بهونه بنی اسرائیلی
خب پس همسرت حق داره
تو خانواده آدم باید کوتاه بیاد، روابط خانوادگی ارزشمندند ولی خب نمیشه هم دائم از یه طرف انتظار داشت
تلاشتون بکنید که مدیریت کنید رابطه درست پیش بره، امیدوارم طرف مقابل هم متوجه ارزش این رابطه بشه
