من ۳۵ برادرم ۲۹
نمیشه جدا بریم جایی چون همه چیمونو بستن
از چاله به چاه میفتیم
سرکار میرفتیم یه مدت همش درگیری اعصاب و دشمنی ها برامون اتفاق افتاد
استخدام نکردن
راه نداره😞
نوشتن همه با ما دشمن بشن
همه ما رو بد ببینن
بیرون میریم چهره ام خوبه همه با نفرت نگام می کنن
بارها دختره از دور اومد تنه زد بهم یا کیفشو کوبید از قصد بهم
دست خودشون نیست
این جادو روی روان دیگران اثر میذاره تا ازت متنفر بشن
فیلم تلقین رو دیدی؟
ناخودآگاه مردم بهش خیره میشن
منم اونم دقیقا
چند سال پیش با دوستم رفتیم بیرون میگفت چرا اینجوری نگات میکنن برگست صورتمو با دقت دید تعجب میکرد
ولی بعد چند وقت دوستمم دیگه نیومد پیشم...