وااای دخترم دیوونم می کنه تا بره خودمم باردارم..اصلا کل انرژیم مبگیره تا بفرستنش..شانس تعطیلی هم تو سال نیس پارسال بود امسال نیست.یعنی ریشم میسوزونه تا بره.فشار عصبی صبح خیلی بهم میاره.همش فکر اینم چند روز نفرستمش خوذمم استراحت کنم بیدارنشم.اعتماد ب نفس نداره.پارسال ی مدرسه دیگه بود امسال اوزدم ی مدرسه دیگه با شرایط بهتر.ناسازگاره .از همه بدش میاد.با هیچکس نداره.همش دنبال دوستیه .این بامن دوست نمیشه این بامن بد حرف زد.این بامن اینطوری بوذ..من دوستی ندارم همه من تنها گذاشتن..واااای..دیگه مغزم نمیکشه.پارسال ک اول بود این داستانا نداشت.چیکار کنماز دستش؟😭
داداشم ، یعنی جمعه شب ک قرار بود شنبه بره مدرسه هی نصف ظب از خواب بیدار میشد گریه میکرد جیغ و دعوا و داد ک نمیرم هی میخابید هی یدساعت بعد بیدار میشد دوباره
داداشم ، یعنی جمعه شب ک قرار بود شنبه بره مدرسه هی نصف ظب از خواب بیدار میشد گریه میکرد جیغ و دعوا و ...
اره اصلا تو فکرم ی چند روز نفرستمش واقعا دیگه خسته شدم.بدی ب اینه مودیه.بگم نرو بگیر بخواب.بعد ی چند دقیقه گذشت خودش دادو بیداد ک من چرا نبردی دیرم شد.فقط نصف عمرت می کنه