تو داغون ترین اوضاع رفته بودم حتی یه کرمم نزدم فقط برق لب
از شانس طرف یه پسر جوون بود بانک مهر نمیدونم چرا فرم افتتاح حساب نمیدن دستی میزنن خودشون
ازم هی مشخصات میپرسید نگا میکرد دقیق بعد من سرخ میشدم جواب میدادم
بعد پرسید مجردین متاهلین در شدید ترین حالت ممکن سرخ شدم گفتم مجردم گفت تحصیلات؟گفتم کارشناسی
گفت چی خوندین کجا خوندین
بعد واسه یه حساب باز کردن چهل دیقه منو معطل کرد هی میپرسید حوصلتون سررفت؟میگفتم اره
اخرشم گفت کارت نداریم برین فردا بیایین😐
الان هی ذهنمو مشغول کرده ازش خوشم اومده نمیدونم چرا منتظرم بهم پیام بده🥴🤦🏻♀️من انقدر بی جنبه نبودم واقعا