روحم داغون شده از دست مادر شوهرم ۸/۹ ماه ارثیه ما رو نداده ، به بهونه اینکه چون پول ارثیه شوهرت هست باید خودم واستون خونه بخرم به انتخاب خودم ، آخرم نخرید و مسخرمون کرده ۸/۹ ماه هست ، هر خونه ای رو الکی ایراد میزاشت ، یه دختر مطلقه داره هی پرش میکرد که باید به من سهم برابر با پسرا بدی ، علاوه بر این بزار اینا تاابد مستاجر باشن ، سهم اینا رو بده به من ، خودش از این زن مطلقه بیزینسی ها هست کمتر از یکماه زن به پیرمرد پولدار شدو کلی مهریه و ماشین اسپورتیج و آپارتمان های چند میلیاردی و چند کیلو طلا گرفت از طرف و جدا شد ، الان چسبیده به دوقرون پولی که ما اوجش بتونیم یه یه خوابه توی پایین شهر بگیریم باهاش که از مستأجری دربیایم و چشم طمع داره به این ...