دیگه کلی مسئولیت رو دوشمه احساس آزادگی ندارم تنهام و با خانواده زندکی نمیکنم میترسم از مسئولیت هام به خوبی بر نیام از دعوا و کشمکش های احتمالی بین خودمو و شوهرم میترسم
میشه تاپیک اخر منم بخونی
اتفاقا آدم ازدواج میکنه
آزادتر میشه یکجورایی
مگر از همسرت رفتارهایی دیده باشی
از کشمکش هم نترس
مگه خدای نکرده با هم ناسازگارید؟
نترسسسس عادت میکنی. منم یک ماهه عروسی کردم
دارم دیونه میشم از دست شوهرم
اگ شوهرت خوبه استرس نگیر
پیش پیش رفتی استقبال؟صبر کن دختر خوب مسؤلیت که اره هست تا دلت بخاد ولی بقیش زمان مشخص میکنه
تو زندگی اول باید احترام همو نگه دارید بعدم هر دو صبور باشید و تو بحث کوتا بیایید .حرفی حدیثی شد خونه بابا نمیری میشینی سر خونه زندگیت.حرف خونتم خونه بمونه
حق دارین خانم
ولی من با توجه به علم روانشناسی میگم
هیچ وقت ذهنتون رو درگیر چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده نکنین
سعی کنین خودتون رو آماده کنین
مستقل و تنها زندگی میکنی؟
عادت کردی به تنهایی
اگر مرد خوبی باشه رفیق و همدم هم بشید عالیه اتفاقا
به جفتش عادت میکنی .هم مسئولیت ها هم اختلاف نظرها
فقط خواهرانه میگم.نذار حرفا تو دلت بمونه.هر وقت ناراحت شدی محترمانه و بدون تیکه گلایتو مطرح کن.تو خودت نریز.
عروسی هم پیشامیش مبارک
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
