سر جریان دعوام با اجیم که کاملن مقصر خود خواهرم بود و همه تایید کردن ولی انقد ازش میترسن بدون اینکه چیزی بینمون بشه با بقیه بهم زنگ نزدن حالمو بپرسن تصمیم گرفتم تا عمر دارم ن خونه هاشون برم ن خبری بگیرن هستین دعوامونو بگم ؟دلم درد دل میخواد😔
اگه بودین زود میگم
بگو لایک کن
خانواده ی من جورین که نباید اصن به خودشونو بچه هاشون تو بگی فوری جوشی میشنوبرمیخپره بهشون ولی خودشون راحتن که هر چی دوس دارن بهم بگن و دخالت کنن
اره بگو لایک کن
خوب
لایک
متاهاین همتون
من و خواهرام دهتر هم سن هم داریم دیدین که سن ۱۶سالگی دختر بچه ها خیلی حساسن خیلی بچه بازیا دارن ما الان توی جای کوچیک زندگی میکنیم بعد یه خواهر زادم که خب دیگه برامون عادی شده هر چنروز یه بار با یه پسر دوست میشه استوری میزاره و اصن ترسی نداره یکی ببینه بعد همون توخیابون دوست دخترموویبینه و خب برادر شوهرمم اونور مغازه بوده از دوسته دخترم با صدای بلند عمدن میپرسه میدونی فلانی یعنی دخترمن با فلان پسر دوسته؟چن بار این حرکتو زدع دختر من ادمی نیس با چننفر باشه و خب خیلی بد میدونه بیرون کسی بفهمه خلاصه دوستش زنگ زد گف جلوعموت دختر خالت همچین حرفی زد منم کلافه شدم ویس دادم بهش که خودت عادیه برات و هر کار دوست داری بکن نه دخالتی میکنیم ن کاریت داریم ولی حی از بچه ها ی دبگه تو خیابون برا دختر من خرف درست نکن خلذصه این منو شست پهن کرد همتون ج ن ده اینوفلان گذشت من دیگه گوابشو ندادم حتی به همسرم نگفتم بعد خواهرم زنگ زد میخوام شکایت کنم ازت🫤😕دخترمو تهدید کردی ترسیده و فلان وای من چی کفتم مگه گفتم تکرار نکن این کارت زشته
بعد سوهرش زنگ زد به محل کار همسرم اون طفلی هم از همه جا بیخبر که چرا خانومت دختر منوفوش داده اصن برگام ریخته
خلاصه ما قهر شدیم ولی از بقیه خیلییی ناراحتم چون من به تک تکشون محبت کردم هیچوقت هم نه تو روشون ن پشتشون بدیشونو نکردم نگفتم ولی جوری رفتار مبکنن که انگار میترسن خواهرم بدونه با من در ارتباطن قهرن انگار همه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
