2777
2789

رفته بودم کافینت بعدش اونجا من بودم و یه پیرمرده هم سن و سال پدربزرگم 

پیرمرده یه سره نگا میکرد اومده بود خط بگیره بعدش بلند به کافینتی گفت (داشت به من نگاه میکرد) داداش دمت گرم عجب شماره ای دادی بهم بعدش شماره رو کامل گفت

یدور روشو چرخوند دوباره نگام کرد دوباره بلند شماره رو کامل و شمرده شمرده گفت بعدش به کافینتی نگا کرد گفتش خیلی خوشم اومد از شمارهه😐

همونجا اومدم بیرون من شک کردم یا واقعا منظورش با من بود نفهمیدم خودم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792